بررسي وضعيّت شاخص‌هاي توسعه‌ي انساني در استان ايلام

كريم حسين‌زاده‌ي دلير، سعيد ملكي

چكيده

در اين مقاله استان‌هاي کشور به ويژه استان ايلام، از نظر شاخص‌هاي توسعه‌ي انساني، مورد بررسي و تحليل قرار مي‌گيرد. روش تحقيق در اين پژوهش تركيبي از روش‌هاي توصيفي و موردي ـ ژرفانگر است، كه از روش توصيفي مبتني بر تجزيه و تحليل آمار و اطّلاعات مستخرج از اسناد و مدارک علمي و معتبر و در تحليل اين شاخص‌ها در استان‌هاي کشور به ويژه استان ايلام، از روش موردي ـ زمينه‌اي استفاده شده است.
نتايج به دست آمده نشان مي‌دهد که از نظر شاخص‌هاي توسعه‌ي انساني، استان‌هاي تهران، اصفهان، قزوين، گيلان و فارس به دليل بالا‌بودن سطح درآمدي و آموزش و وضعيّت بهتر اميد به زندگي از ساير استان‌ها بالاتر بوده‌اند و در مقابل استان‌هاي سيستان و بلوچستان، کردستان، اردبيل و کهگيلويه و بويراحمد از اين لحاظ، در پايين‌ترين سطح توسعه‌ي انساني قرار گرفته‌اند. پايين‌بودن سطح درآمدها، سطح پايين سرمايه‌گذاري زيربنايي و کيفيّت پايين زندگي، از جمله دلايل مهم در اين خصوص است. عامل مشترکي که در روند توسعه‌ي انساني بيش‌تر استان‌ها به چشم مي‌خورد اين است که شاخص‌هاي آموزشي و اميد به زندگي آن‌ها در مقايسه با شاخص درآمدي، در وضعيّت بهتري قرار دارند. 

 نتايج بررسي و تحليل‌ها نشان مي‌دهد که استان ايلام با رتبه‌ي 22 در بين استان‌هاي کشور در جايگاه نامطلوب و نامناسبي قرار گرفته است. از مهم‌ترين دلايل آن مي‌توان به متوسّط اميد به زندگي (64 سال) با رتبه‌ي 25، نرخ سواد بزرگسالان (67%) با رتبه‌ي 22 و هزينه‌ي سرانه‌ي ناخالص (1409 هزار ريال) رتبه‌ي 23 در سطح کشور اشاره کرد. شاخص ديگر، توسعه وابسته به جنس، که معادل ۵۲/۰ مي‌باشد، در رتبه‌ي هجدهم قرار گرفته است. از مهم‌ترين دلايل پايين‌بودن اين شاخص نسبت به متوسّط کشور، تفاوت زياد بين نرخ باسوادي بزرگسالان مرد (۴/۷۴٪) و بزرگسالان زن (۴/۵۸٪) مي‌باشد. هم‌چنين، سهم نسبي درآمد زنان استان، معادل 8/7%بوده که نسبت به متوسّط ملّي حدود 2% فاصله دارد و استان را در رتبه‌ي هجدهم قرار داده است. شاخص توانمندسازي جنسيّتي استان معادل ۲۲۶/۰ بوده که فاصله‌ي زيادي نسبت به متوسّط ملّي (۳۰۰/۰) داشته است و مقدار آن نيز براي استان در سطح مطلوبي قرار نداشته، تا حدّي که در رتبه‌ي بيستم قرار گرفته است. شاخص فقر انساني استان، معادل ۷/۲۳ بوده که در رتبه‌ي پانزدهم قرار گرفته است، يعني در وضعيّتي تقريباً پايين‌تر از حدود نيمي از مناطق کشور قرار دارد. بالا‌بودن نرخ بي‌سوادي بزرگسالان (%33)، پايين‌بودن نسبت هزينه‌ي سرانه‌ي ناخالص براي 20% فقيرترين افراد (435 هزار ريال) در مقايسه با هزينه‌ي سرانه‌ي ناخالص براي 20% غني‌ترين افراد (2868 هزار ريال) استان که در حدود ۳/۱۵ درصد مي‌باشد، از مهم‌ترين علل فقر انساني استان محسوب مي‌شوند. وضعيّت توسعه‌ي انساني نامطلوب در اين استان دلايل متعدّدي دارد كه مي‌توان به كمبود امكانات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، پايين‌بودن هزينه‌ي سرانه‌ي ناخالص و درآمد سرانه، نرخ اندك پس‌انداز و كمبود سرمايه‌گذاري، اميد به زندگي پايين و ميزان بالاي بي‌سوادي بزرگسالان (حدود 33%) اشاره كرد.

اين مقاله در نشريه‌ي "جغرافيا و توسعه‌ي ناحيه‌اي"، شماره‌ي ۶، بهار و تابستان ۱۳۸۵، صص ۲۶-۱ چاپ شده است. براي دسترسي به متن كامل مقاله به صورت فايل پي دي اف لينك http://sid.ir/fa/ViewPaper.asp?ID=86878&varStr=2;حسين%20زاده%20دلير%20كريم,ملكي%20سعيد;جغرافيا%20و%20توسعه%20ناحيه%20اي;بهار%20و%20تابستان%201385;-;6;1;26 را كليك كنيد.