نياز مستمر به دادههاي سرشماري در بررسيهاي خاصّ جمعيّتي در ايران (با تأكيد بر باروري و مرگومير)
نياز مستمر به دادههاي سرشماري در بررسيهاي خاصّ جمعيّتي در ايران (با تأكيد بر باروري و مرگومير)
مجيد كوششي
تلاشهاي سالهاي اخير در سازمانهاي علاقهمند به ثبت اطّلاعات خاصّ جمعيّتي، يعني زادولد و مرگومير، نويدبخش آيندهاي است كه به نظر ميرسد تدريجاً ضريب اطمينان و اعتماد به اين دادهها را افزايش دهد و احتمالاً ديگر نيازي به دادههاي مستقيم و نامستقيم سرشماري يا آمارگيريهاي همراه آن در مورد اين خصوصيّات نيست. اين عقيده بر اين تصوّر شكل ميگيرد كه دادههاي سرشماري و آمارگيريهاي توأم آن صرفاً براي برآورد سطوح باروري و مرگومير كاربرد دارند و هنگامي كه دادههاي ثبتي، كه به دليل ثبت فراواني رويدادها در زمان و مكان وقوع از دقّت بيشتري برخوردارند. دردسترس است و اخذ اين اطّلاعات از سرشماري كه موظّف به جمعآوري آن نيست غيرمنطقي است. امّا نبايد از خاطر دور داشت كه روشهايي كه تاكنون براي برآوردهاي جمعيّتي با استفاده از دادههاي سرشماري مورد استفاده قرار گرفتهاند، قبل از اين كه به قصد برآور بهكار بسته شوند به ارزيابي اين دادهها ميپردازند. افزون بر اين ارزيابي دادههاي ثبتي كه انتظار ميرود با تلاشهاي گفتهشده رو به بهبود باشد، يك ضرورت اجتنابناپذير است. بسياري از روشهاي غيرمستقيم كه براي برآور شاخصهاي باروري و مرگومير مورد استفاده قرار ميگيرند براي مقايسه و ارزيابي دادههاي ثبتي كاربرد مفيد و سودمندي دارند. روشهاي نوعي براس مثل روش نسبت P/F و P1/F1، روش نسبت P/P، روش مقايسهي باروري ثبتي گروههاي همدورهي بين دو سرشماري با افزايش شمار زندهزايي، در ارزيابي دادههاي ثبتي زادولد كاربرد وسيعي دارند. در مورد ارزيابي دادههاي مرگومير نيز همين اهميّت وجود دارد. اگرچه به دليل خطاي عمده و مسلّم دادههاي مرگومير ثبتي در ايران، روشهاي غيرمستقيم چون روش بيوگي، روش يتيمي و مجموعهي روشهاي برآورد مرگومير كودكان اصولاً براي برآورد سطح و روند مرگومير استفاده شده است، ليكن اين روشها قابليّت بالايي در ارزيابي دادههاي ثبتي مرگ دارند، بنابراين بهنظر ميرسد كه نقش دادههاي غيرمستقيم جمعيّتي حتّي هنگامي كه دادههاي ثبتي از اعتبار قابل قبولي برخوردار باشند، مهم و در شرايط كنوني كه برنامههاي توسعه و بهبود ثبت اطّلاعات دنبال ميشود بيش از پيش حياتي است. اين مقاله در سوّمين همايش انجمن جمعيّتشناسي ايران ارايه شده است. متن كامل اين مقاله را ميتوانيد رد مجموعهي مقالات سوّمين همايش انجمن جمعيّتشناسي ايران ببينيد.