بحران سالخوردگي در كشورهاي كم‌تر توسعه يافته: مصرف يا توليد؟

محمود مسكوب

مترجم: ميترا آذرهوش

چكيده

در اين مقاله، اقتصاد سالخوردگي در ادبيات توسعه تبيين مي‌شود و با اشاره به مبحث اقتصاد سالخوردگان جمعيّت، مفهوم سالخوردگي فردي و وابستگي سالخوردگان، مورد مطالعه قرار مي‌گيرد و هم‌چنين بهره‌جويي از سنّ بازنشستگي و سنّ فعّال افراد براي بيان توانايي بهره‌بري سالخوردگان نيز تشريح مي‌گردد. علاوه بر اين، پاسخ به اين پرسش كه آيا فرايند سالخوردگي جمعيّت بر مصرف كل مي‌افزايد يا از آن مي‌كاهد، و الگوي اقتصاد نئوكلاسيك (مصرف و پس‌انداز) نيز مورد توجّه قرار مي‌گيرد. اين نوشتار، بحران پيري جمعيّت را "بحران عدم تعادل بين جمعيّت در سنّ اشتغال و جمعيّت پير" مي‌داند و سالخوردگي فردي و جمعي را مسأله‌اي متأثّر از جنسيت ارزيابي مي‌كند. در ادامه و با توجّه به اين نكته كه سرعت افزايش نسبت سالخوردگان به كلّ جمعيّت در كشورهاي كم‌تر توسعه يافته، بيش از سرعت رشد جمعيت در سن اشتغال است، نتيجه گرفته مي‌شود كه نسبت تعداد سالخوردگان به تعداد افراد در سنّ اشتغال نيز در حال افزايش است. درصد جمعيّت در سنّ اشتغال تا سال 2020 و 2050 نيز برآورده شده است. آنگاه عوامل مؤثّر در سهم مشاركت افراد سالخورده در نيروي كار، پيامدهاي اقتصادي- اجتماعي سالخوردگي جمعيّت، و در پايان، الگوهاي اقتصادي غير نئوكلاسيك (ماركسيستي، كينزي و پست كينزي) مبتني بر توليد، بهره‌وري و رشد، و تأثيرات آن بر مقوله‌ي سالخوردگي جمعيّت و اشتغال، ارزيابي و تشريح مي‌گردد.

اين مقاله در "فصل‌نامه‌ي تأمين اجتماعي"، سال چهارم، شماره‌ي ۱۱، صص ۸۷-۵۷ چاپ شده است. براي دسترسي به فايل متن كامل مقاله به صورت پي دي اف، لينك زير را كليك كنيد.