ضرورت ادامه­ی کنترل جمعیّت: جاي نگراني از سالمندي نيست

حسین راغفر
 
اصلي‌ترين هدف از هر نوع برنامه‌ريزي اقتصادي - اجتماعي در هر جامعه‌اي نيل به توسعه (بخوانيد كسب قدرت) است كه از طريق توسعه ظرفيت‌ها و توانمند‌سازي (و در بسياري موارد كنترل) آحاد آن جامعه محقق مي‌شود. اين توانمندي مي‌تواند به اشكال مختلف متجلي شود. اما بدون ترديد توانايي غلبه بر محدوديت‌هايي كه تاثير منفي بر بهزيستي انسان‌ها دارند يك هدف عام و ‌پذيرفته‌شده در هر برنامه‌ريزي است. با اين فرض، هدف سياست‌هاي جمعيتي ارتقاي كيفيت زندگي جمعيت مورد مطالعه است. اين هدف راهنمايي اصلي براي ترغيب به رشد جمعيت يا كنترل و محدود‌سازي آن است. در بسياري از جوامع غربي به دليل رشد پايين جمعيت اين نگراني به وجود آمده است كه با سالمندي جمعيت اين جوامع و رشد پايين جمعيت به زودي اين كشور‌ها بايد تبديل به وارد‌كننده جمعيت متخصص از ساير نقاط دنيا به كشور‌هاي خود شوند. اين امر موجب نگراني سياسي، اقتصادي و اجتماعي براي اين كشورهاست. علت اين نگراني مشخص است. نيروي متخصص خارجي به دلايل مختلف نمي‌تواند نقطه اتكاي خوبي براي توسعه اقتصادي و رقابت در دنياي پيچيده آينده باشد و بنابراين مي‌تواند به نزول قدرت و جايگاه اقتصادي اين كشور منجر شود. از اين رو مي‌كوشند تا با ايجاد مشوق‌هايي جمعيت بومي خود را به باروري بيشتر ترغيب كنند. اين كشور‌ها از نظر تامين نياز‌هاي آموزش و پرورش با كيفيت مطلوب، آموزش‌هاي تخصصي و عالي، تامين خدمات سلامتي و بهداشتي مناسب، دسترسي به مسكن مكفي، ظرفيت‌هاي اشتغال براي كار شايسته مشكلي ندارند. نگراني آنها تنها كمبود نيروي انساني بومي براي تامين نياز‌هاي آينده اين جوامع است.جمعيت ايران با توجه به وضعيت اين دسته از كشور‌ها هنوز جمعيت جواني است كه جايي براي نگراني از سالمندي جمعيت حداقل تا دهه‌هاي آتي باقي نمي‌گذارد. نمودار‌هاي شماره 1و 2، تركيب جمعيتي ايران را به ترتيب در سال‌هاي 1375 و 1385 نشان مي‌دهد. جمعيت متولد دهه نخست انقلاب امروز سهم عمده‌اي از جمعيت 15 الي 64 سال جمعيت فعال كشور را تشكيل مي‌دهد (نمودار شماره 1و2). همزمان نمودار شماره 3 درصد جمعيت 65 سال و بيشتر ايران را در مقايسه با كشور‌هاي با جمعيت سالخورده نشان مي‌دهد. ملاحظه مي‌شود كه جمعيت كنوني كشور ما هنوز در مقايسه با كشور‌هاي با جمعيت سالخورده بسيار جوان است (نمودار شماره 3).


در سوي ديگر كشور‌هايي در جهان وجود دارند كه به دليل فقدان زيرساخت‌هاي لازم براي توسعه، فقر و نابرابري گسترده، فقدان يك نظام آموزشي مناسب رشد و توسعه، عدم حاكميت قانون، فقر كمرشكن در ميان بخش عظيمي از جمعيت، فقدان ظرفيت‌هاي اشتغال‌زايي به ويژه براي نسل جوان جوياي كار و جمعيت زياد اين كشور‌ها خود يكي از دلايل بي‌ثباتي سياسي و مشكلات بي‌شمار اقتصادي و اجتماعي در اين جوامع است. نمونه بارز اين دسته از كشور‌ها در همسايگي خود ما، پاكستان با جمعيت 181 ميليون نفر قرار دارد. مشكلات برشمرده‌شده در اين كشور آن را در معرض تلاشي و تجزيه قرار داده است. در اين شرايط جمعيت فقير و بيسواد به سادگي به استخدام جريان‌هاي مافيايي درمي‌آيد، به افراط‌گري طالبان و القاعده درمي‌غلتد و دستخوش نفوذ بيگانه مي‌شود. در چنين وضعيتي، نا‌امني، يكي از برجسته‌ترين ويژگي‌هاي اين جامعه خود عامل اصلي نا‌امني‌هاي بيشتر مي‌شود. اشكال مختلف ناامني، مانع اصلي تراكم سرمايه و سرمايه‌گذاري است كه اين يكي عامل ركود و گسترش بيكاري است و اين اخير مسبب بسياري از نابساماني‌هاي اجتماعي است. بديهي است كه الگوي توسعه جمعيتي از نوع اخير مورد توجه هيچ سياستگذاري نيست. كشور ما خود تجربه تلخ رشد جمعيت بدون پشتوانه‌هاي آموزشي و بهداشتي لازم را تجربه كرده است. رشد بالاي جمعيت در دهه 1360 امروزه ساليانه يك ميليون نفر متقاضي شغل به متقاضيان گذشته مي‌افزايد. ناتواني از پاسخگويي به اين خيل عظيم متقاضي كار موجب بروز موج مهاجرت از كشور شده است كه شامل مهاجرت نيرو‌هاي تحصيلكرده و متخصص از كشور نيز مي‌شود. در چنين شرايطي اين سوال مطرح مي‌شود كه آيا ما به جمعيت بيشتر نياز داريم و اگر پاسخ مثبت است آيا تلاش براي حفظ سرمايه‌هاي انساني و فراهم آوردن حداقل‌هاي مورد نياز آنها كم‌هزينه‌ترين سياست جمعيتي نيست؟ اگر پاسخ مثبت است سوال بعدي اين است كه الزامات چنين سياست جمعيتي چيست؟

بدون ترديد رشد اقتصادي حامي گروه‌هاي كم‌درآمد يكي از اين الزامات است. چنين رشد اقتصادي با فراهم آوردن زيرساخت‌هاي آموزشي و بهداشتي با كيفيت‌هاي متناسب اين رشد امكانپذير مي‌شود. كميت و كيفيت نظام‌هاي آموزشي و بهداشتي موجود با وضعيتي كه اين حداقل‌ها را فراهم مي‌آورد، فاصله زيادي دارد. ايجاد اشتغال متناسب با ورود جمعيت جوياي كار به بازار كار نيازمند سرمايه‌گذاري‌هاي متناسبي بوده است كه صورت نگرفته است. حل مشكل تامين مسكن قابل دسترسي براي زوج‌هاي جوان مستلزم عزم و اراده سياسي و سرمايه‌گذاري طي سال‌هاي متمادي است. با توجه به كاستي‌هاي موجود كه اين موارد تنها موارد معدودي از آنها هستند، تشويق رشد جمعيت تنها سبب خواهد شد كه جامعه دچار مشكلات بي‌شمار همسايه شرقي شود؛ پديده‌اي كه هيچ سياستگذار داخلي آن را توصيه نمي‌كند.

تاريخ سياستگذاري‌هاي جمعيتي حاكي از آن است كه جمعيت جمع ساده عددي افراد ساكن در يك قلمرو نيست كه تنها تحت برنامه و دستورالعمل‌هاي سياستگذاران رفتار كنند. جمعيت وابسته به مجموعه‌اي از متغيرهاست و با تغييرات آنها تغيير مي‌كند. جمعيت با آب و هوا تغيير مي‌كند. با محيط‌هاي مادي اطراف انسان‌ها تغيير مي‌كند. با ميزان رشد و تجارت و فعاليت در گردش ثروت تغيير مي‌كند. بديهي است مطابق با قوانيني كه تحت آنها قرار مي‌گيرند تغيير مي‌كند؛ قوانيني مثل ماليات يا قوانين ازدواج. جمعيت با آداب و رسوم مردم هم تغيير مي‌كند، مثل شيوه‌اي كه به دختر‌ها جهيزيه داده مي‌شود يا شيوه‌اي كه در آن چگونه ارثيه بين فرزندان تقسيم مي‌شود، و نيز وابسته است به شيوه‌اي كه بچه‌ها پرورش داده مي‌شوند، و اينكه آيا پرورش آنها به دايه واگذار مي‌شود يا مادران عهده‌دار تربيت و رشد آنها هستند. جمعيت با ارزش‌هاي اخلاقي و مذهبي تغيير مي‌كند و از همه مهم‌تر اينكه جمعيت با شرايط حداقل معاش تغيير مي‌كند. اينها نشان مي‌دهند كه جمعيت مجموعه‌اي است وابسته به مجموعه ديگري از متغيرها. معناي آن اين است كه رابطه جمعيت با سياست‌هاي سياستگذاران لزوماً يك رابطه تبعيت و اطاعت يا نفي تبعيت نيست. در واقع، متغير‌هايي كه جمعيت به آنها وابسته است، متغير‌هايي هستند كه به ميزان زيادي خارج از اقدام مستقيم سياستگذار در شكل قوانين مصوب قرار مي‌گيرند. اگر كسي به جمعيتي بگويد كه «اين كار را انجام بده» نه‌تنها هيچ تضميني وجود ندارد كه آن كار را انجام خواهد داد، بلكه كاملاً اين امكان وجود دارد كه نتواند آن را انجام دهد. بنابراين براي اينكه سياست‌هاي عمومي جنبه عملي مطلوب به خود بگيرد، لازم است سياست‌ها متناسب با توان افراد شكل بگيرند و براي اينكه اين سياست‌ها به نتايج مثبت منتهي شوند، بايد زيرساخت‌هاي لازم فراهم شده باشند. به نظر مي‌رسد در شرايط كنوني هر دو اين موارد با يك وضعيت بهينه فاصله بعيدي دارند.

زيرنويس:

نمودار‌هاي 4 و 5 پيش‌بيني‌هاي تركيب جمعيتي كشور را به ترتيب براي 10 سال و 40 سال آتي نشان مي‌دهند. اين نمودار‌ها از نگراني سالمندي جمعيت حكايت نمي‌كنند.

منبع: روزنامه شرق، شماره 1160، پنجشنبه 23 دی ماه 1389