جهاني‌شدن و مهاجرت نخبگان: بررسي تجربه‌ي ايران

جهاني‌شدن و مهاجرت نخبگان: بررسي تجربه‌ي ايران

مسعود محمّدي الموتي

چكيده

اين مقاله به توضيح نقش جهاني‌شدن در مهاجرت نيروي انساني متخصّص و بررسي اين موضوع در ايران مي‌پردازد. براساس يافته‌هاي اين مقاله اگر جهاني شدن را به مثابه گسترش روابط اجتماعي به سطح جهاني در ابعاد مختلف اقتصادي، سياسي و فرهنگي تعريف كنيم، جهاني‌شدن بازار كار را مي‌توانيم به معناي شكل‌گيري يك بازار كار جهاني بدانيم كه در آن زمينه‌ها و امكانات لازم براي دسترسي و برقراري ارتباطات آسان ميان عرضه و تقاضاي نيروي كار در سطح جهاني فراهم آمده است. بنابراين، جهاني‌شدن بازار كار زمينه‌ي مهاجرت متخصصان را فراهم مي‌آورد. در اين شرايط، نگاهي به تجربه‌ي بين‌المللي در خصوص مهاجرت نيروي انساني ماهر نشان مي‌دهد كه با گسترش روند جهاني‌شدن به ويژه در حوزه‌ي اقتصاد در واقع ميزان مهاجرت متخصصان نيز افزايش يافته است. اين مقاله نشان مي‌دهد كه جمهوري اسلامي ايران در يك مقايسه‌ي بين‌المللي، در منطقه‌ي آسيا و اقيانوسيه با  16درصد مهاجرت متخصّصان داراي دومين رتبه به لحاظ ميزان مهاجرت افراد داراي تحصيلات عالي بالاي 25 سال به آمريكا مي‌باشد. هم‌چنين به لحاظ مهاجرت نيروي انساني متخصص به مقصد كشورهاي عضو سازمان همكاري اقتصادي و توسعه (OECD) ايران با از دست‌دادن  30 درصد از نيروي انساني ماهر خود داراي رتبه‌ي دوم در منطقه‌ي آسيا و اقيانوسيه است.
با توجّه به حجم بالاي مهاجرت متخصّصان از جمهوري اسلامي،‌ اين مقاله ضمن تشريح دقيق‌تر تركيب دروني اين مهاجرت‌ها به لحاظ رشته‌هاي علمي و كشورهاي مقصد چنين نتيجه‌گيري مي‌كند كه براي مواجه‌شدن با چالش‌هاي جهاني‌شدن در زمينه‌ي مهاجرت نيروي انساني متخصص بايد راه كارهاي جدي در برنامه‌هاي ملّي توسعه پيش‌بيني شوند. از جمله مهم‌ترين اين راه‌كارها در كوتاه‌مدت ايجاد شبكه‌هاي متخصصان ايراني خارج از كشور براي جلب همكاري پاره‌‌وقت آن‌ها با مراكز علمي داخلي و در بلند‌مدت ايجاد فضاي مناسب در ابعاد مختلف اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي براي حفظ متخصصان كشور و جلوگيري از مهاجرت آن‌ها به خارج مي‌باشند.

اين مقاله در نشريه‌ي "رفاه اجتماعي"، شماره‌ي ۱۵، سال ۱۳۸۳، صص ۲۳۲-۲۰۹ چاپ شده است. براي دسترسي به فايل متن كامل مقاله به صورت پي دي اف، لينك زير را كليك كنيد.

http://sid.ir/fa/VEWSSID/J_pdf/62113831502.pdf

توسعه‌ي ناموزون آموزش عالي: بيكاري دانش‌آموختگان و مهاجرت نخبگان

توسعه‌ي ناموزون آموزش عالي: بيكاري دانش‌آموختگان و مهاجرت نخبگان

محمّدامين قانعي‌راد

چكيده

مقاله ‌يحاضر معضل بيكاري دانش‌آموختگان و مهاجرت نخبگان را با كاربرد نظريه‌ي توسعه‌ي ناموزون آموزش عالي تحت بحث و بررسي قرار مي‌دهد. نظريه‌پردازان آموزش عالي در غرب توسعه‌ي آموزش عالي را با استفاده از مفهوم توده‌اي‌شدن آموزش عالي توضيح مي‌دهند. افزايش مشاركت مردم در آموزش دانشگاهي بعد از جنگ جهاني دوم به گسترش كمي آموزش عالي در غرب انجاميد و با توجه به چرخش‌هاي ده‌گانه تنوع كاركردها، تغيير نيم‌رُخ اجتماعي جمعيت‌هاي دانشجويي، آموزش حرفه‌اي، تنش بين آموزش و پژوهش، هم‌چنين تنوع منابع تأمين اعتبارات آموزش عالي، و پيدايش ديوان‌سالاري اثربخش در اداره‌ي دانشگاه‌ها، يك شيوه‌ي پويا و جديد توليد دانش شكل گرفت كه از حيث شاخص‌هاي اجتماعي (جنسيتي، طبقاتي، جغرافيايي، سازماني، بخشي و …) توزيع يافته بود. بدين ترتيب توسعه‌ي آموزش عالي و نظام توليد دانش در غرب از ويژگي توزيع متعادل اجتماعي برخوردار است. اين مقاله با بررسي آمارهاي آموزش عالي ايران نشان مي‌دهد كه در دو دهه‌ي اخير آموزش عالي از حيث كمي به طور شتاباني گسترش يافته است؛ در حالي كه از حيث شاخص‌هاي توزيع اجتماعي داراي وضعيّت نامطلوبي است. الگوي ويژه‌ي توسعه‌ي آموزش عالي در ايران، با ابداع مفهوم "توده‌اي‌شدن متراكم آموزش عالي" بيان مي‌شود و به عنوان يك الگوي ناموزون توضيح داده مي‌شود. توسعه‌ي ناموزون نظام دانش به نوبه خود از الگوي ناموزون توسعه‌ي كشور تاثير پذيرفته است. اين مقاله علاوه بر توصيف ويژگي‌هاي توسعه‌ي آموزش عالي و نظام دانش در ايران، تاثير ويژگي عدم توزيع اجتماعي دانش را در ناتواني بخش‌هاي اقتصادي ـ اجتماعي (به منظور جذب سرمايه‌هاي انساني)، تجزيه و تحليل مي‌كند. بخش پاياني اين مقاله ضمن نتيجه‌گيري از مباحث نظري و بررسي‌هاي آماري،‌ براي رفع ناموزوني‌هاي موجود، راه كارهايي را براي پيوند آموزش عالي با فرآيندهاي توسعه‌ي اجتماعي ـ‌ اقتصادي كشور پيشنهاد مي‌كند.

اين مقاله در نشريه‌ي "رفاه اجتماعي"، شماره‌ي ۱۵، سال ۱۳۸۳، صص ۲۰۸-۱۶۹ چاپ شده است. براي دسترسي به فايل متن كامل مقاله به صورت پي دي اف، لينك زير را كليك كنيد.

http://sid.ir/fa/VEWSSID/J_pdf/62113831501.pdf

رابطه‌ي بيكاري با سلامت رواني با توجّه به نقش تعديلي تعهّد به اشتغال در بين دانش‌آموزان ترك‌تحصيل‌كر

رابطه‌ي بيكاري با سلامت رواني با توجّه به نقش تعديلي تعهّد به اشتغال در بين دانش‌آموزان ترك‌تحصيل‌كرده

احمديار محمّديان، سيّدعلي‌رضا عريضي

چكيده

هدف پژوهش حاضر بررسي تأثير بين تعهّد به اشتغال و وضعيّت كاري (داراي كار ـ بدون كار) بر سلامتي رواني بوده است. فرضيه‌ي پژوهش عبارت بود از اين‌كه رابطه‌ي بين تعهّد به اشتغال و سلامت رواني براي افراد داراي كار، مثبت و براي افراد بيكار، منفي است. افرادي كه در سال اوّل دبيرستان در شهر اصفهان، مدرسه را ترك كرده بودند، جامعه‌ي پژوهش حاضر را تشكيل مي‌دهند كه در طيّ سه سال اوّل زندگي كاري خود به ابزارهاي پژوهش حاضر پاسخ داده‌اند. نمونه‌ي شركت‌كنندگان شامل 1030 نفر از دانش‌آموزان بوده‌اند كه به صورت تصادفي طبقه‌اي از 6 ناحيه‌ي آموزش و پرورش اصفهان انتخاب شده بودند. ابزارهاي پژوهش، پرسشنامه‌ي سلامت عمومي و تعهّد به كار بوده است. يافته‌ها فرضيه‌ي پژوهش را تأييد مي‌كند كه بر طبق آن تفاوت معني‌داري بين دو متغيّر تعهّد به اشتغال و سلامت رواني در بين گروه بيكار و داراي كار وجود دارد. يافته‌ها بر اساس نظريه‌هاي موجود و به‌خصوص محروميّت مکنون مورد بحث قرار گرفته است.

اين مقاله در نشريه‌ي "رفاه اجتماعي"، شماره‌ي ۲۰، سال ۱۳۸۵، صص ۱۳۴-۱۱۷ چاپ شده است. براي دسترسي به فايل متن كامل مقاله به صورت پي دي اف، لينك زير را كليك كنيد.

اشتغال جوانان و چالش‌هاي آن

اشتغال جوانان و چالش‌هاي آن

فاطمه هرندي، زهره فلاّح محسن‌خاني

چكيده

مساله‌ي بيكاري جوانان از جمله مسايل مهم در برنامه‌ريزي‌هاي كلان كشور مي‌باشد. هر چند نرخ بيكاري جوانان از آمارگيرهاي معمول نيروي كار قابل محاسبه است، ولي چالش‌هاي مربوط به اشتغال جوانان و مشكلاتي كه آن‌ها در ورود به بازار كار، به دست‌آوردن و حفظ كار مناسب با آن مواجه هستند از اطّلاعات حاصل از آمارگيري‌هاي مذكور قابل بررسي نيست. براي جمع‌آوري اطّلاعات مزبور، سازمان بين‌المللي كار، آمارگيري گذار از تحصيل به كار (SWTS) را طرّاحي كرده است. نتايج اين آمارگيري، به كشورها كمك مي‌كند سياست‌گذاري و برنامه‌ريزي اشتغال مربوط به جوانان را بهبود بخشند. به منظور آگاهي از مشكلاتي كه جوانان كشور در ورود به بازار كار با آن مواجه هستند، آمارگيري گذار جوانان از تحصيل به كار در سال 1384 در سه استان منتخب و با نمونه‌اي مشتمل بر 2925 خانوار اجرا شد. نتايج به دست‌آمده از اين پژوهش نشان مي‌دهد عدم تعامل بين مؤسّسات آموزشي و بازار كار، نبود فرصت‌هاي شغلي كافي و نابرابري فرصت‌هاي شغلي براي زنان و مردان، ضعف برنامه‌هاي حمايت از خود‌اشتغالي، سازمان‌يافته‌نبودن بازار كار كشور و كم‌رنگ بودن نقش مؤسّسات كاريابي و مؤسّسات محلّ تحصيل در اين بازار از جمله مهم‌ترين موانع گذر موفّق جوانان محسوب مي‌شوند.

اين مقاله در نشريه‌ي "رفاه اجتماعي"، شماره‌ي ۲۵، سال ۱۳۸۶، صص ۱۴۶-۱۳۳ چاپ شده است. براي دسترسي به فايل متن كامل مقاله به صورت پي دي اف، لينك زير را كليك كنيد.

http://sid.ir/fa/VEWSSID/J_pdf/62113862505.pdf

توسعه، برابري و جنسيّت: جايگاه ايران در بين كشورهاي جهان

توسعه، برابري و جنسيّت: جايگاه ايران در بين كشورهاي جهان

سوسن باستاني

چكيده

برنامه‌ي توسعه‌ي سازمان ملل، در سال 1990 شاخص‌هاي توسعه‌ي انساني (HDI) را به عنوان شيوه‌‌اي براي اندازه‌گيري توسعه‌ي ملّي، با استفاده از معرّف‌هايي هم‌چون طول عمر (براساس اميد زندگي)، دانش (براساس ميزان باسوادي بزرگسالان و به ويژه ميانگين سال‌هاي تحصيل)، و درآمد يا قدرت خريد (درآمد سرانه با توجّه به هزينه‌ي محلّي زندگي) معرّفي کرد. علّت انتخاب معرّف‌هاي فوق، کاربردي‌بودن آن‌ها بود. آمار مربوط به هر معرّف، به راحتي در دسترس بود و امکان مقايسه بين ملّت‌ها را نيز فراهم مي‌کرد. برنامه‌ي توسعه‌ي سازمان ملل بر اين نکته تأکيد داشت که جداول مربوط به معرّف‌هايي چون ميانگين سال‌هاي تحصيل، درآمد سرانه و ... تغييراتي را نشان مي‌دهد که مي‌تواند بيان‌گر وجود نابرابري در بعضي از بخش‌هاي يک کشور باشد. ميانگين سال‌هاي تحصيل، به تدريج با معرّف‌هاي مبسوط‌تري جايگزين شد که نشان‌گر درصد جمعيّت در دوره‌ي ابتدايي، دبيرستان و ديگر سطوح آموزشي بود. شاخص توسعه‌ي انساني، اگرچه ميزان رفاه، رضايت و خوش‌بختي ساکنان يک کشور را اندازه‌گيري نمي‌کند، امّا نمايه‌گري از پيشرفت يک کشور در جهت زندگي طولاني‌تر و بهداشت مناسب است و فرصت‌هاي موجود در بين شهروندان آن کشور را مشخّص مي‌سازد.

اين مقاله در نشريه‌ي "مطالعات زنان"، شماره‌ي ۴، بهار ۱۳۸۳، صص ۱۸۸-۱۷۷ چاپ شده است. براي دسترسي به متن كامل مقاله به صورت فايل پي دي اف، لينك http://sid.ir/fa/ViewPaper.asp?ID=31532&varStr=4;باستاني%20سوسن;مطالعات%20زنان;بهار%201383;2;4;177;188 را كليك كنيد.